خودم بودم که گم شدم

فصل جدید زندگی من :)

خودم بودم که گم شدم

فصل جدید زندگی من :)

بیزارم از همه حرف ها ...

از همه دلتنگی ها

از وابستگی

از تو که بعد رفتنت تخم بی اعتمادی شک و تردید رو کاشتی 

حالا ثمر داده !

کاش کمتر حرف های عاشقانه میزدی 

نمیدانم دروغ بودن یا خراب شدن!

وسواس گرفتم !

دارم دستی دستی خودم را به هچل میندازم!

بسه بسه!

کاش فکرام میشد ریخت دور!

پ ن :من دارم بی مسولیت زندگی میکنم خیلی خوبه!

نمیدونم به کدوم اولویت زنذگیم رسیدگی کنم!!!

تو برایم با همه دنیا فرق داری!


تو باید باشی!

دوست منی...

پناه منی..!

گام بر میدارم به سویت کم کم !

اراام ارم تورا در گوش خودم نجوا میکنم.

صدایم چه اشناست...


دلتنگ او میشوم تازگی ها !

دلم هواییش میشود 

بی   تابی در نگاه هایم

در  بی اغوشیش  ...

میترسم

میدونه!!


دوری از تو برایم مثل تاب بازی میمونه خودمو عقب میکشم اما بیشتر به جلو کشیده میشم!