-
حقوق اول
سهشنبه 5 آذر 1392 10:18
احساس استقلال در من موج میزنه! ترس از بزر.گ شدن هم!!!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 مهر 1392 20:54
بیزارم از همه حرف ها ... از همه دلتنگی ها از وابستگی از تو که بعد رفتنت تخم بی اعتمادی شک و تردید رو کاشتی حالا ثمر داده ! کاش کمتر حرف های عاشقانه میزدی نمیدانم دروغ بودن یا خراب شدن! وسواس گرفتم ! دارم دستی دستی خودم را به هچل میندازم! بسه بسه! کاش فکرام میشد ریخت دور! پ ن :من دارم بی مسولیت زندگی میکنم خیلی خوبه!...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 مهر 1392 15:12
تو برایم با همه دنیا فرق داری! تو باید باشی! دوست منی... پناه منی..!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 مهر 1392 13:29
گام بر میدارم به سویت کم کم ! اراام ارم تورا در گوش خودم نجوا میکنم. صدایم چه اشناست...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 مهر 1392 10:56
دلتنگ او میشوم تازگی ها ! دلم هواییش میشود بی تابی در نگاه هایم در بی اغوشیش ... میترسم میدونه! !
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 مهر 1392 12:16
دوری از تو برایم مثل تاب بازی میمونه خودمو عقب میکشم اما بیشتر به جلو کشیده میشم!
-
همه فکرهای ور هم شور
پنجشنبه 10 مرداد 1392 21:40
-من در شهری اقامت دارم که تو ارزویش را داری و من با تنفر به همه خیابان هایش نگاه میکنم که هنوز انها را دوست داری ..... پ.ن-دوستای نازنینی دارم دوستی که وقتی ارزو میکرد کنارم باشه گفتم خدا نکنه فهمید که بهم خوش نمیگذره! -تصمیم گرفتن برا ادمی خوبی شدن به چیزی احتیاج نداره ! به تصمیم ت نیاز داشته! از همه وقت هایم خوشحالم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 مرداد 1392 12:16
وقتی عاقلانه تصمیم میگیری کمی هم به احساساتت توجه کن! نه که بری توی مغازه سیم کارت فروشی و شر شر اشک بریزی! امروز دوبار کارخونه کاشی ساناز دیدم!
-
خالی
جمعه 31 خرداد 1392 14:32
تو فقط بهمن نبود که رفتی... خیلی وقت بود! خسته ام از فکر کردن به تو. از نرسیدن از دور بودن ها از نفهمیدن ها! از هوس کردن هات! من از همه دست پاچگی هام در برابر تو اشفته ام! پ.ن : دست عشق از دامن دل دور باد میتوان ایا به دل دستور داد (قیصر امین پور)
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 خرداد 1392 03:58
روزایی هستن حوصله خودتم نداری دلت میخواد یهو زود برسی خونه همه چهار طبقه رو بدون اسانسور بدویی بالا نون ماست بخوری مامانت و که داره پته میدوزه ماچ کنی! بشینی کارتون ببینی پ.ن طاقت نوشتن ندارم! دلم میخواد الان به هیچی فک نکنم.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 خرداد 1392 17:08
بی تابی هایم را لب طاقچه گذاشته ام به چشم خاطره نگاهشان می کنم. هرازگاهی چند ابشان میدهم تا پریشان تر نشوم گردگیریشان می کنم دوباره لب طاقچه! پ.ن: نمی خواهم باشی اما نمی دانم چرا اینقدر به خواسته هایم نامطمئنم!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 خرداد 1392 01:58
برگشتن از رفتن هم سخت تره! وقتی که باید تورو هم جا بگذارم